بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی دریای تکنولوژی

جنگ جهانی اول – که با گفتن جنگ بزرگ (Great War) نیز شناخته می بشود – در سال ۱۹۱۴ بعد از ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراطوری اتریش-مجارستان اغاز شد و تا سال ۱۹۱۸ ادامه داشت. جنگ جهانی اول نیروهای قوت مرکزی یا متحدین (اتریش- مجارستان، بلغارستان، آلمان و امپراطوری عثمانی) را در روبه رو نیروهای متفقین (بریتانیا، کانادا، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، رومانی، روسیه و بعداً ایالات متحده) قرار داد. به لطف پیشرفت در فناوری نظامی و تکیه بر جنگ خندقی و هوایی، جنگ جهانی اول دارای سطوح زیاد بالایی از خونریزی و تخریب زیرساخت ها می بود. نیروهای متفقین در نهایت پیروز شدند، اما بیشتر از ۱۶ میلیون نفر تا زمان اغاز آتش بس، در این نبرد خونبار جان خود را از دست دادند.

امروزه صدها فیلم برای هرکسی که می‌خواهد درمورد ستیزه جویی ها و خشونت های بی‌معنی این جنگ بزرگ زیاد تر بداند وجود دارد. با این حال، سریال های تلویزیونی همیشه گزینه بهتری برای افرادی می باشند که می خواهند زمان بیشتری را با شخصیت های در این فضای هولناک بگذرانند. چه داستان‌های تخیلی که از جنگ به گفتن بعد‌عرصه منفعت گیری می‌کنند یا داستان‌های واقعی در رابطه سربازان، غیرنظامیان و رهبرانی که در روال این درگیری شراکت داشتند، این سریال ها روی صفحه کوچک، اطلاعات، درام یا اکشن کافی برای رضایت هر جنگ‌دوستی را اراعه خواهند داد. بدین بهانه در ادامه این نوشته تصمیم داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین سریال های جنگی در رابطه جنگ جهانی اول آشنا کنیم.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۱۰- The Monocled Mutineer (1986)

بر پایه کتابی به همین نام از ویلیام آلیسون و جان فرلی، سریال The Monocled Mutineer شورش اتاپلس در سال ۱۹۱۷ را پوشش می دهد که در آن سربازان جوان در اتاپلس- یک انبار کلیدی و ایستگاه ترانزیت نیروی اعزامی بریتانیا در فرانسه – به علت آزارها و بی رحمی هایی که علیه شان صورت گرفته می بود، در روبه رو مافوق های خود دست به شورش زدند. این سریال در ابتدای پخش جنجال‌های بسیاری به پا کرد و رسانه‌های راست‌گرای بریتانیایی تهیه‌کنندگان آن را به تعصب چپ‌گرایانه متهم کردند.

این سریال جنگی در چندین مورد اغراق می کند، اما این رویکرد به جای صدمه رساندن به سریال، کیفیت آن را افزایش می دهد. به گفتن مثال، حرف های می بشود که رهبر شورشیان سربازی به نام پرسی توپلیس (پل مک گان) است. او به اندازه قهرمانان نظامی بی تفاوت و شجاع است. او عینک یک چشمی می پوشد و همانند اسکندر مقدونی سخن بگویید می کند. او حتی موفق می‌بشود فرار کند و از مجازاتی که همرزمانش در نهایت با آن روبه رو خواهد شد، اجتناب می کند. با این حال، توپلیس واقعی هیچ زمان در این شورش شرکت نداشت. گزارش‌های تاریخی گوناگون قبول کرده‌اند که واحد نظامی توپلیس زمان وقوع شورش اتاپلس در مسیر رفتن به هند می بود. با این حال، در حالی که مطبوعات و دولت تاچر خشمگین بودند، همه به عالی بودن سریال The Monocled Mutineer اذعان داشتند. این سریال تاریخی نامزد ۹ جایزه بفتا شد و بیشتر از ۱۰ میلیون نفر آن را تماشا کردند.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۹- Women at War (2022)

میم‌های مربوط به جنگ که فمینیست‌ها را مقصد قرار خواهند داد، همیشه به این مسئله اشاره می‌کنند که زنان در طول دو جنگ جهانی زندگی نسبتاً راحت (یا دستکم راحت تری نسبت به مردان) داشتند، چون ناچار نبودند در سنگرها و خندق ها وجود داشته و بجنگند. اما سریال Women at War ثابت می کند که اینطور نبوده است. این سریال فرانسوی-بلژیکی دارای چهار شخصیت مهم است. یکی اگنس (ژولی دو بونا)، راهبه ای قوی و سردسته راهبه های صومعه ای است که به گفتن یک بیمارستان موقت عمل می کند. مارگریت (آدری فلورو)، یک روسپی فرانسوی؛ سوزان (کامیل لو)، یک پرستار طرفدار حق سقط جنین برای زنان و کارولین (سوفیا اسیدی) که کارخانه کامیون سازی شوهرش را مدیریت می کند، در حالی که شوهرش در میدان جنگ وجود دارد. این چهار زن با چالش های گوناگون مرتبط با مردسالاری روبرو می باشند و مسیر زندگی آن ها زیاد تر با هم دچار می بشود.

طرفداران داستان های جنگی با وجود زنان در نقش های مهم، از سریال زنان در جنگ لذت خواهند برد، چون شخصیت های مهم زیاد متعهد می باشند در حالی که تلاش می کنند بر مشکلات خود فائق آیند. برای سوزان، شهروندان زخمی تنها نگرانی او نیستند. یک کارآگاه پاریسی نیز در داستان است که مصمم است او را بکشد، از این رو داستان او همانند یک شخصیت فراری روایت می بشود. از طریق شخصیت او، او گفت و گو طرفداری از حق سقط جنین و حق زندگی نیز مورد او گفت و گو قرار می گیرد. داستان مارگریت، از نظر دیگر، پیچیدگی های روابط کارفرما و کارمند را برجسته می کند. با پیشرفت داستان اشکار می بشود که او با صاحب یک روسپی خانه درگیری دارد و همه چیز زیاد تر از کنترل خارج می بشود.

مادر اگنس نیز مشکلات بزرگتری دارد، چون باید راهی برای خلاص شدن از شر کشیشی که از کارآموزان جوان سوء منفعت گیری جنسی می کند، بیابد. علاوه بر این، او بعد از دلبستگی به یکی از بیمارانش، خود را دچار تعارض می‌ بیند، با این حال او عهد تجرد به گفتن یک راهبه را پذیرفته است. سپس به کارولین می رسیم که برادر شوهرش فکر می کند یک زن نباید مسئول یک کارخانه خودروسازی باشد، به این علت برای کنترل این کارخانه با او دچار می بشود. طرفداران اکشن دلواپس نباشند چون این سریال فقط یک درام خالص نیست. چند سکانس نبرد احساسی در سریال وجود دارد، به اختصاصی یکی که در آن آلمانی ها از گاز علیه سربازان فرانسوی منفعت گیری می کنند. اثرات این دعوا شیمیایی آنقدر بد است که پزشکان در رابطه راه های درمان صدمه دیدگان هیچ گزینه و ایده ای ندارند.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۸- Gallipoli (2015)

نحوه فکر جوانان در اغاز قرن بیستم امکان پذیر نسل جاری را که اسایش و امنیت را ترجیح می دهند، گیج کند. در آن زمان، نوجوانان آرزوی جنگیدن برای کشورشان را داشتند، به این علت با رضایت و نشاط در ارتش ثبت نام می کردند. شخصیت تونی (کودی اسمیت-مک فی) در سریال گالیپولی این چنین شخصیت جوانی است. علیرغم این که این جوان ۱۷ ساله به سن قانونی نرسیده است، مدارک ملزوم را جعل می کند تا بتواند در نبرد در شبه جزیره گالیپولی به برادر بزرگ ترش بپیوندد. او به زودی از حقیقت های ترسناک و خشن جنگ آگاه می بشود.

گالیپولی سریالی درمورد اتفاقات غیرمنتظره است. این سریال نشان می دهد که هنگامی گلوله ها به پرواز در نمی آیند چه اتفاقی می افتد و از این رو جنبه انسانی افراد حاضر در جنگ را به عکس می کشد. به این علت بینندگان می‌توانند چشم به راه شوخی‌هایی درمورد باد معده و لحظات غیرعادی باشند که در آن طرف‌های متخاصم لحظاتی را برای تخلیه کردن اجساد مردگان از جنگ دست می کشند، در حالی که بر سر یکدیگر فریاد می زنند. به علت این رویکرد، این سریال همانند یک سخنرانی در رابطه تاریخ نیز نمود می کند. وقتی که تیتراژ پایانی تکه آخر بالا می رود، هر تماشاگر ای دانش دایره المعارفی و قابل توجهی در رابطه کارزار نظامی گالیپولی در سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ خواهد داشت و این که چطور این نبرد به شکل گیری هویت ملی نیوزیلند و استرالیا پشتیبانی کرد.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۷- The Fall of the Empire (2005)

باور عمومی بر این است که اگر کشورهای دچار جاسوسان بهتری داشتند، جنگ جهانی اول می توانست تلفات کمتری داشته باشد. بریتانیکا این نوشته را به صراحت گفتن کرده و تصریح می کند که این درگیری “زیاد تر در نگاه به قبل به گفتن یک ناکامی غم انگیز اطلاعاتی ذکر می بشود.” در اغاز جنگ، زیاد تر کشورها شبکه‌های جاسوسی قوی را که اکنون دارند، نداشتند، و سریال The Fall of the Empire به بازدید حالت روسیه در آن دوران می‌پردازد. وقایع این سریال از نگاه یک افسر ضد جاسوسی روسی به نام سرگئی پاولوویچ کوستین (الکساندر بالوف) روایت می بشود، جایی که او در تلاش است تا از منبع های محدود خود حداکثر منفعت گیری را ببرد، در حالی که از حلقه های بوروکراسی او را درمانده کرده است.

سریال The Fall of the Empire همان کاری را می کند که اکثر سریال های جاسوسی خوب انجام می دهند. دیالوگ های جاسوسی استانداردی در این سریال وجود دارد همانند “اتاق را تمیز کنید!”، “سوژه خنثی شده است”، “شما عکس دارید؟”، “دارایی لو رفته است”، و “ما باید این را مهار کنیم.” مهمتر از همه، این سریال به همه یادآوری می کند که جنگ چیزی زیاد تر از جنگیدن و دستور دادن است. به طور کلی، در اینجا حقیقت و داستان به زیبایی ترکیب شده اند. هیچ‌کدام از شخصیت‌های مهم در حقیقت وجود نداشته اند، اما شخصیت‌های مکملی همانند لاور کورنیلوف و نادژدا کروپسکایا همه انها بیشتر از یک قرن پیش در زمان جنگ جهانی اول وجود واقعی داشته اند.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۶- ۳۷ Days (2014)

سریال «۳۷ روز» در واقع اشاره به زمان وقتی است که بعد از ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند اتریش طول کشید تا بریتانیا به آلمان اعلان جنگ کند. ورود بریتانیا به طور رسمی اغاز جنگ را اشکار کرد و سریال ۳۷ Days به بازدید آنچه در طول سه هفته قبل از این تصمیم‌ مهم رخ داده است، می‌پردازد. به این علت، این سریال بینندگان را از وحشت میدان نبرد دور می‌کند و آن‌ها را به اتاق‌های اعضای کابینه دولت بریتانیا می‌برد، جایی که سیاستمداران و ژنرال‌های جنگ‌افروز استراتژی‌های خود را طراحی کرده و بهترین راه را برای نشان دادن قوت نظامی خود اشکار می‌کنند.

چیزی که بلافاصله با تماشای ۳۷ Days اشکار می بشود این است که در وقوع جنگ جهانی اول چیزی بیشتر از قتل یک آرشیدوک وجود داشت. ناسیونالیسم، امپریالیسم و ​​انواع دیگر «ایسم ها» به هر طریقی به وقوع جنگ پشتیبانی کردند. زیاد تر همانند یک درگیری لفظی و دیس زدن در دنیای رپ بوده است. بریتانیا خواهان این جنگ نبوده است و وزیر خارجه زمان، سر ادوارد گری تلاش کرد تا حد امکان با روال دیپلماتیک با این قضیه روبرو بشود. با این حال، یک ترانه “دیس” توسط دشمن ضبط شده می بود، و بریتانیایی ها نیز باید به آن جواب می دادند. به این علت، در اینجا با سریالی روبه رو خواهید می بود که به گمان زیادً طرفداران فیلم‌های تریلر سیاسی را راضی می‌کند، همانطور که دوستداران تاریخ را خرسند خواهد کرد. هر تکه که می گذرد، به مخاطب یادآوری می بشود که چند روز تا اغاز جنگ باقی مانده است.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۵- Wings (1977-1978)

نباید این سریال با فیلمی برنده بهترین فیلم اسکار در سال ۱۹۲۷ به همین نام نادرست گرفت. سریال Wings مسیر کاری شهروندی بریتانیایی به نام آلن فارمر را جستوجو می کند، روایتی که از روزهای فعالیتش به گفتن آهنگر اغاز می بشود و تا دوران خدمتش به گفتن خلبان جنگنده در طول جنگ جهانی اول ادامه می یابد. این چنین فارمر دوستی دارد که هیچ کس آرزوی داشتنش را ندارد. این مرد بی وفا به نام گیلیون به محض این که اخباری غیرواقعی در رابطه مرگ این خلبان پخش می بشود، به دوست دختر فارمر نزدیک شده و با او داخل رابطه می بشود. عموم مردم تمایل دارند فکر کنند که هر قسمت نظامی با دیگر قسمت ها هماهنگ می باشند، اما هیچ زمان اینطور نیست.

سریال Wings آشکار می کند که خلبانان به علت تحصیلات عالیه و حقوق بالاتر، همیشه به چشم تحقیر به سربازان داخل سنگرها نگاه می کردند. به این ترتیب، فارمر با وجود این که همانند دیگر خلبانان همرزمش بدجنس نیست، با خشم و تحقیر افسران ارشدتر روبه رو می‌بشود. احتمالا به علت بودجه محدود، سکانس های پرواز در سطح Top Gun نیستند، اما دور از انتظار است بینندگان از این نوشته عصبانی شوند. هر نقصی که این سریال در عرصه نبردهای تن به تن هوایی رضایت قسمت دارد، در حوزه داستان و دیالوگ جبران می بشود.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۴- ۱۹۱۵ (۱۹۸۲)

بر پایه رمان راجر مک‌دونالد به نام ۱۹۱۵: A Novel of Gallipoli، سریال ۱۹۱۵، داستانی در رابطه بلوغ است که سرگذشت دو نوجوان به نام های والتر (اسکات مک گرگور) و بیلی (اسکات برگس) را جستوجو می‌کند که از نوجوانان لجباز روستاهای استرالیا به سربازانی سرخورده تبدیل خواهد شد، سپس از این که به گفتن اولین نیروی امپراتوری استرالیا (AIF) در جنگ جهانی اول شرکت می کنند. همانند تعداد بسیاری از جوانان دیگر در آن زمان، آنها برای به جنگ رفتن ثبت نام می کنند و اعتقاد دارند که این یک توانایی لذت قسمت است که با شوخی، دشمن کُشی و شوق همراه خواهد می بود، اما فهمید می شوند که میدان جنگ شکل فرد دیگر از جهنم است.

سکانس‌های نبرد در سریال جنگی ۱۹۱۵ چیزی است که بینندگان قبلاً ندیده‌اند. داستانی که قبل از رفتن این دو مرد به جنگ روایت می بشود، چیزی است که این سریال را به یکی از بهترین ها در ژانر خود تبدیل می کند. قبل از این که بیلی بتواند با اسلحه اش شلیک کند، نشان داده می بشود که او پسر جوانی با شخصیت زن باره گی است که دخترهای بسیاری را دور خود جمع می کند. او حال و هوای یک پسر بد را داشته و آنقدر دلنشین است که هم زنان مجرد و هم زن متاهل به او نظر رابطه می دهند.

از طرف دیگر، والتر مودب تر و خجالتی تر است، اما این مانع از دوست شدن این نمی بشود. در حالی که این سریال به ماجرای دوستی شخصیت های مهم می پردازد، بینندگان با فیلمبرداری خیزه کننده ای همراه با مناظر قشنگ روبرو می شوند. سکانس هایی از میخانه‌ها، ایستگاه‌های راه‌آهن، و مزرعه‌های بزرگ… و زیاد مناظره خیره کننده دیگر در این سریال وجود دارد که نشان می دهند زندگی در دنیای بدون جنگ چه مقدار زیباست (و باید باشد).

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۳- Parade’s End (2012)

سال‌ها قبل از این که بندیکت کامبربچ پورتال‌هایی را به سوی جهان های چندگانه باز کند و مرد عنکبوتی را به باد تمسخر بگیرد، او اشراف زاده ای بریتانیایی به نام کریستوفر تیتجنز در سریال Parade’s End می بود. در این سریال، دردسرهای این استاد آمار دولتی دقیقاً مربوط به جنگ نیست. او یک همسر خیانتکار دارد و اتفاقاً عاشق یک زن جوان دفاع کننده حق رأی زنان نیز شده است. در حالی که او مشغول فکر کردن و تصمیم گیری برای مدیریت اتفاقات تازه زندگی اش است، وحشت جنگ جهانی اول از راه می رسد. تیم گودمن در نقد خود برای هالیوود ریپورتر ، از این سریال به گفتن «نسخه خاص تر دانتون ابی» یاد می کند، چون «کمتر آبکی است». این تعاریف از سریال فوق ماندگار شده و تعداد بسیاری از منتقدان آن را با یکی از بهترین سریال ها در رابطه دهه ۲۰ قیاس می‌کنند.

مطمئناً، Parade’s End پیچیده‌تر است، اما این بازی های بسیار‌ بازیگران است که آن را قادر می‌سازد درخشان تر باشد. کامبربچ برای بازی اش در این سریال نامزد جایزه امی شد در حالی که ربکا هال (بازیگر نقش همسر لاقید کریسی) نامزد جایزه بفتا شد. این دو بازیگر نقش مهم به نحوه شگفت انگیزی دیدگاه‌های اخلاقی متناقض شخصیت‌هایشان را به مخاطب منتقل می‌کنند که آن‌ها را به یک اندازه دوست‌داشتنی و نفرت‌انگیز می‌سازد.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۲- When We Go to War (2015)

داستان سریال When We Go to War حول خانواده کارآفرین اسمیت در اوکلند، نیوزیلند است و مشخص می کند که زندگی اعضای آن قبل (و در طول جنگ) چطور بوده است. مطرح داستان بر پایه یک سری نامه بنیان نهاده شده است، به این علت هر تکه عمدتاً بر پایه ربط نوشتاری بین یک شخصیت با شخصیت دیگر است. تعداد بسیاری از رویدادهای سریال در اسکندریه رخ می دهد و علت خوبی برای آن وجود دارد. در طول جنگ جهانی اول، متفقین امیدوار بودند که این منطقه را نابود کنند چون یک مرکز راه آهن استراتژیک برای امپراتوری عثمانی می بود. مطرح سریال بهترین چیز در رابطه آن نیست … بلکه نقطه قوت این سریال شخصیت های آن می باشند.

چه یک پرستار فمینیست پیشرو باشد که به همان اندازه که از انجام کالبد شکافی لذت می‌برد از رابطه جنسی نیز لذت می‌برد، یا یک عضو خانواده شناخته شده که ترجیح می‌دهد زمان خود را به دود کردن تریاک بگذراند تا این که برای رفتن جنگ پیشقدم بشود، بنابران در این سریال شخصیت های دلنشین کم نیستند. این چنین سریال When We Go to War به بازدید تعداد بسیاری از مسائل اجتماعی که در موازات جنگ جریان دارند نیز می پردازد. به گفتن مثال، اعضای چندین قبیله نیوزیلندی با پیوستن به ارتش مخالفت می کردند چون می ترسیدند بعد از رفتن به میدان نبرد، زمین هایشان به سرقت برود. در همین جهت، یک داستان فرعی حقوقی برای تکمیل داستان های جنگ و عاشقانه این سریال نیز وجود دارد.

بهترین سریال های جنگی در مورد جنگ جهانی اول

۱-The Passing Bells (2014)

The Passing Bells داستان های موازی از هر دو طرف شکاف جنگ جهانی اول را روایت می کند. یکی از شخصیت های مهم یک شخصیت آلمانی، مایکل (جک لودن) و فرد دیگر بریتانیایی، تامی (پاتریک گیبسون) است. هر دو مرد در اغاز جنگ به ارتش ملحق می شوند و با چالش های گوناگون ناشی از شغل و زندگی شخصی خود روبه رو می باشند. در برهه ای از داستان، داستان‌های آن‌ها به هم گره می‌خورد، جایی که مایکل اکنون اسیر جنگی است و تامی یکی از سربازانی است که از اسیران محافظت می‌کند.

طرفداران ژانر جنگی که به جستوجو یک درام جنگی مناسب برای تماشا در کنار خانواده می باشند، باید به The Passing Bells راضی باشند. سناریو این سریال توسط تونی جردن نوشته شده است (نویسنده ای که زیاد تر برای سریال The Eastenders شناخته شده است). علیرغم عدم وجود خونریزی و کشتار، این سریال هیچ زمان سریال کسل کننده ای نیست. لحظات قوی بسیاری در سریال وجود دارد، همانند وقتی که تامی، که قبلاً از کشیدن نقاشی پرندگان در خانه لذت می برد، در داخل گل و لای خندق های جنگ جهانی اول یک نقاشی دیگر می کشد.

دسته بندی مطالب
مقالات کسب وکار

مقالات تکنولوژی

مقالات آموزشی

تندرستی و سلامتی

[ad_2]

منبع