نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی دریای تکنولوژی
هوش اضطراب جنبههای مثبتی دارد که جهت شدهاند زیاد تر آن را ویژگی مثبتی در نظر بگیریم. بااینحال هوش اضطراب ابعاد منفی و تاریکی هم دارد. اگر آشنایی با ابعاد منفی هوش اضطراب برایتان دلنشین است، به خواندن این مقاله ادامه دهید. در این مقاله، ناگفتههایی از ابعاد تاریک هوش اضطراب را میخوانید.
منظور از هوش اضطراب چیست؟
هوش اضطراب (EI) نوعی هوش اجتماعی است که بهپشتیبانی آن میتوانیم احساسات خود و دیگران را فهمیدن کنیم، بین آنها اختلاف قائل شویم و از این اطلاعات برای تنظیم افکار و رفتارمان منفعت ببریم. بر پایه شواهد علمی متعدد، هوش اضطراب در حوزههای گوناگون زندگی از جمله کار و سلامت فردی و روابط شخصی نقش مهمی دارد. به عبارت دیگر، هوش اضطراب با رضایت شغلی، سلامت ذهنی اعم از سلامت جسمی و عاطفی و درجات حمایتاجتماعی ربط مستقیمی دارد و نشانگر سازگاری روانی همهجانبه است.
بر پایه نظریه گُلمن، ۴ نشانه مهم هوش اضطراب عبارتاند از:
- خودآگاهی: توانایی تشخیص احساسات خود و اثری که این احساسات بر دیگران میگذارند.
- خودکنترلی: قوت تنظیم احساسات و عکس العملهای تکانشی و سازگاری و انعطافپذیری با دقت به شرایط متغیر.
- آگاهی اجتماعی: توانایی فهمیدن احساسات دیگران و همدلی با آنها.
- مدیریت روابط: مجموعهای از تواناییهای اجتماعی که شامل تأثیرگذاری مثبت، کار گروهی، ارتباطات شفاف و مدیریت تعارضات میبشود.
ابعاد منفی هوش اضطراب چیست؟
با این که همیشه نشان داده شده است هوش اضطراب پیامدهای مثبتی دارد، این هوش یک سمت تاریک هم دارد که زیاد تر نادیده گرفته میبشود. در واقع این توانایی امکان پذیر برای فرد و افرادی که با آنها در تعامل هستیم اثرات مخربی داشته باشد.
۱. سهگانه تاریک شخصیت
رابطه بین هوش اضطراب و ویژگیهای شخصیتی موسوم به سهگانه تاریک نیز در پژوهشها بازدید و قبول شده است. این سهگانه شامل ماکیاولیسم، روانپریشی و خودشیفتگی میبشود. این نوع شخصیتهای اجتنابی ویژگیهای مشترکی دارند که مثالهای آن عبارتاند از:
- نداشتن همدلی با دیگران؛
- نیاز به دقت؛
- کشش بهسمت قوت؛
- فریبکاری؛
- دستکاری ذهنی بیرحمانه.
به نظر میرسد افرادی که این ویژگیها را زیاد تر دارند، بهتر میتوانند از طریق بدترکردن حال دیگران و انجام کارهایی همانند انتقادکردن و نمایشهای دروغین نظیر چاپلوسی و ترشرویی ذهن دیگران را دستکاری کنند.
بر پایه نتایج پژوهشی که سال ۲۰۱۱ در دانشگاه تورنتو انجام شد، کارمندانی که تمایلات ماکیاولیستی یا حیلهگرانه و هوش اضطراب بالایی داشتند، زیاد تر از دیگران با همکاران خود رفتارهای مضری همانند تحقیر و شرمسارکردن آنها در جهت منافع خود داشتند.
روانپریشی نیز با تمایل به اتخاذ تاکتیکهای سنگدلانه در محیط کار که با تهدیدهای آشکارتر برای مجازات دیگران و دستکاری ذهنی افراد و موقعیتها همراه است، ربط دارد. افرادی که زیاد تر از دیگران خودشیفتهاند هم بهجای راه حلهای سنگدلانه در محیط کار از تاکتیکهای نرمتر یا دلنشینتر همانند وعده پاداشدادن منفعت گیری میکنند. مقصد آنها این است که در ابتدا تأثیرات خوبی داشته باشند و با همکاران روابط مثبتی برقرار کنند و درنهایت هم برای جبران عملنکردن به تعهدات کاری از این روابط و تأثیرات مثبت سوءاستفاده کنند.
۲. دستکاری عاطفی
مطابق پژوهشهای تازه، افرادی که تواناییهای عاطفی خود را تحکیم میکنند امکان پذیر دستکاری روانشناختی یا عاطفی دیگران را هم بهتر انجام بدهند. هنگامی میتوانیم احساساتمان را مهار کنیم، نهانکردن احساسات واقعی هم برایمان ساده خواهد شد. اگر بتوانیم احساسات دیگران را فهمید شویم، میتوانیم ریسمانهای قلب آنها را در دست بگیریم و بهسمت خود بکشیم. در این چنین شرایطی، میتوانیم به آنها انگیزهای بدهیم تا برخلاف منافع خود عمل کنند.
این توانایی جنبه تاریک هوش اجتماعی را مشخص می کند. در واقع میتوانیم از دانش خود درمورد احساسات دیگران برای دستیابی به اهداف خود منفعت ببریم.
مطابق پژوهشی که در دانشگاه کمبریج انجام شد، اگر رهبر گروهی برای آن گروه سخنرانی الهامقسمت و پرشوری بکند، مخاطبان او کمتر به محتوای سخنانش دقت میکنند. افراد با پشتیبانی هوش اضطراب خود میتوانند اثرات مساعد تشکیل کنند، احساساتشان را راهبردی گفتن کنند و توانایی دیگران برای تفکر انتقادی را افت دهند.
درمورد ربط بین هوش اضطراب و دستکاری عاطفی تحقیقات فرد دیگر هم انجام شده است که بر پایه آنها، افرادی که ویژگیهای توافقپذیری (یکی از ابعاد الگوی ۵ سپس کلان شخصیت) کمتری دارند، زیاد تر از دیگران از تواناییهای هوش اضطراب برای دستکاری عاطفی منفعت گیری میکنند. برخی از ویژگیهای توافقپذیری عبارتاند از:
- همکاری؛
- بردباری؛
- نوعدوستی؛
- مهربانی.
چه افراد فرد دیگر از هوش اضطراب به سود خود منفعت میبرند؟
هوش اضطراب با مفهوم همدلی اشتراکاتی دارد، اما ساختار آن با همدلی متفاوت است. این فرضیه تشکیل شده است که افرادی با هوش اضطراب بالا که همدلی کمتری دارند، بیشتر از دیگران مرتکب رفتارهای ضداجتماعی و دستکاری روانشناختی خواهد شد. به این علت امکان پذیر در صورت نداشتن همدلی از هوش اضطراب سوءاستفاده بشود و این هوش که میتوانسته به رفتارهای اجتماعی بهتر منجر بشود، علتپرخاشگری بشود.
این قضیه بهاختصاصی در افرادی با هوش اضطراب زیاد که پشتکاری مقصدمحور دارند، به پاداشها حساساند و رفتارهای مرتبط با تکانشگری دارند مشهود است. در این چنین افرادی رفتارهای اجتماعی و پرخاشگرانه هر دو بهروشای راهبردی برای کسب تسلط زیاد تر بر منبع های و پیشرفت در جامعه به کار میروال.
چطور بفهمیم فردی از هوش اضطراب خود سوءاستفاده میکند؟
نشانههای سوءاستفادهکننده
اولین قدم برای مقابله با افرادی که از هوش اضطراب خود برای دستکاری روانشناختی دیگران منفعت گیری میکنند، این است که نشانههای آنها را بشناسیم. برخی از نشانههای معمول این افراد عبارتاند از:
- حرکت متناقض: اعمال این افراد با قیمتها یا اصول اخلاقی خاصی همسو نیست، بلکه زیاد تر در خدمت نیازهای شخصی آنهاست. حرکت آنها متناقض به نظر میرسد یا با آنچه در ابتدا برای دستکاری عاطفی شما حرف هایاند در تضاد است.
- کاریزما: آنها بهراحتی میتوانند بر نحوه فکر افراد تاثییر بگذارند یا نظر آنها را تحول دهند. به این حالت تاثییر شگفتانگیز میگویند و در آن از انرژی شخصی خود برای برانگیختن احساسات مثبت دیگران و درنهایت تسلط بر آنها منفعت گیری میبشود.
- منفعت گیریکردن از حس گناه دیگران: این چنین افرادی نقاط ضعف دیگران را میشناسند و از ناامنیهای آنها برای برانگیختن حس گناه منفعت گیری میکنند. به این ترتیب راحتتر میتوانند ذهن آنها را دستکاری کنند.
- به اشتراک گذاشتن جزئیات مربوط به خود: برای این که ما حس کنیم بخشی از حلقه دوستان آنها هستیم، جزئیات تعداد بسیاری درمورد خودشان یا اطلاعاتی که آنها را حساس و دوستانه مشخص می کند، به اشتراک میگذارند. مقصد مهم آنها این است که مطمعن و مطمعن ما را به دست آورند. از این مطمعن و مطمعن هم برای سریع تر پیشبردن رابطه منفعت گیری میکنند تا بر ما تاثییر بگذارند. نتیجه این میبشود که به طوری حرکت میکنیم که مطابق با اهداف و انتظارات آنهاست.
- تکیهکردن بر حرکت متقابل: امکان پذیر در ابتدا تلاش کنند مجیز ما را بگویند یا لطف کوچکی در حق ما انجام بدهند و در عوض از ما انتظار انجام کارهای بزرگتری را داشته باشند.
احساسات ما به افراد سوءاستفادهکننده
بعضی اوقات اوقات هم برای تشخیص افرادی که از هوش اضطراب منفعت گیری منفی میکنند، باید به احساسات خود زمان تعامل با آنها دقت کنیم. در این چنین شرایطی، امکان پذیر احساسات ما زنگ خطر باشند از جمله:
- شک: از آنجایی که این افراد دوست دارند فقط یک طرف ماجرا را به ما نشان دهند، امکان پذیر زیاد تر به صداقت و شفافیت آنها شک کنیم. بهعلاوه امکان پذیر بابت رفتارهای متناقض آنها حس سردرگمی داشته باشیم و در توانایی خود برای فهمیدن و تفسیر صحیح حقیقت تردید کنیم.
- هراس: این چنین افرادی زیاد تر در گفتن حقایق اغراق و اینگونه ما را وادار میکنند تا مطابق میل آنها عمل کنیم. امکان پذیر غیرقابلپیشبینیبودن عکس العملهای آنها علتبشود که زمان بودن کنار آنها حس ناراحتی کنیم.
- خشم: امکان پذیر در روبه رو این چنین افرادی بهسادگی دچار ناامیدی و رنجش شویم چون آنها دوست دارند درمورد ما سخن بگویید کنند، نظرات خود را بر ما تحمیل کنند و به ما بگویند که چطور باید فکر یا حس کنیم.
- ناامیدی: اگر با این چنین افرادی ربط نزدیکی داشته باشیم، امکان پذیر حس کنیم که در رابطه با آنها دچار شدهایم و نمیتوانیم از آن فرار کنیم. از آنجایی که این افراد زیاد تر سیاهچالههای احساسی می باشند، امکان پذیر حس کنیم که در احساسات آنها غرق شدهایم و باید مطابق آنها عمل کنیم.
آیا امکان پذیر هوش اضطراب فردی بیشتر از حد باشد؟
افراد باهوش از نظر عاطفی در تفسیر احساسات دیگران و داشتن تعامل های اجتماعی موفقترند، اما امکان پذیر حس همدلی آنها را بهسمتی سوق میدهد که مسائل را بیشتر از حد شخصی کنند و بهسادگی دچار خستگی عاطفی شوند.
سال ۲۰۱۶، آزمایشی انجام شد که بیانگر این قضیه می بود. در این آزمایش، از دانشجویان خواسته شد برای برسی هوش اضطراب خود به تعدادی سوال جواب بدهند. این آزمون شامل تشخیص عواطف از روی چهره افراد هم میشد. افرادی که در این قسمت برای تشخیص عواطف دیگران حساسیت بیشتری خرج کردند، در قسمت بعدی آزمون واکنشی پراسترستر نشان دادند. در آن قسمت از آنها خواسته میشد روبه رو کارشناسانی با چهرههای عبوس درمورد شغل خود سخن بگویید کنند. مطابق تحقیقات شبیه نیز دقت به احساسات با توانایی احساسات منفی زیاد تر در قربانیان قلدری سایبری ربط مستقیمی دارد. به گفتن سادهتر، هرچه هوش اضطراب قربانی قلدری سایبری زیاد تر باشد، دچار احساسات منفی بیشتری خواهد شد.
در کل حساسیت عاطفی زیاد میتواند بین هوش عاطفی و عکس العمل بیشتر از حد به استرس رابطه مهمی برقرار کند. بهاختصاصی افرادی که تواناییهای عاطفی نامتناسب همانند هشیاری عاطفی زیاد با مهار استرس اندک دارند، سازگاری روانی کمتری از خود نشان خواهند داد. در روبه رو، به نظر میرسد افرادی که هوش عاطفی زیاد یا متوسطی دارند، به چالشهای زندگی همانند محیطهای سخت کاری یا درسی و اتفاقات بد بهتر عکس العمل نشان خواهند داد. در محل کار، همیشه هوش اجتماعی زیاد زیاد پیامدهای منفی مختلفی داشته است.
برای مثال افرادی که در روابط بینفردی حساسیت بسیاری دارند، امکان پذیر در اراعه بازخوردهای صادقانه منفی به همکارانشان مشکل داشته باشند. در این صورت، امکان پذیر رشد بالقوه آنها تحتتأثیر قرار بگیرد. بهعلاوه این افراد امکان پذیر در خصوص تصمیمگیریهای ناخوشایند برای دیگران که طبق معمول در پستهای مدیریتی برای تشکیل نوآوری و تحول در سازمانها ملزوم است، تردید داشته باشند.
جواب به سؤالات رایج
۱. آیا میتوان به داشتن هوش اضطراب تظاهر کرد؟
امکان پذیر تظاهر به داشتن هوش اضطراب در مختصرزمان کار امد باشد، اما افرادی که تلاش میکنند دوستداشتنی به نظر برسند، خود را پذیرای شنیدن نظرات دیگران نشان بدهند یا از نظر احساسی متعادل به نظر برسند در درازمدت موفق نخواهند می بود. هوش اضطراب نشاندهنده مهارتی است که باید از درون به بیرون گسترش یابد و نیازمند تشکیل خودآگاهی و همدلی زیاد تر با دیگران است. حتی تواناترین رهبران هم در صورت تظاهر به پذیرفتن واقعی نظرات دیگران و تمایل به پذیرفتن بازخوردها جهت پیشرفت مداوم حرفهای، درنهایت ناکامی خواهند خورد.
۲. اگر شک دارم که فردی از هوش اضطراب برای دستکاری ذهنی من منفعت گیری میکند، چه باید بکنم؟
قربانی دستکاری روانشناختی بودن زیاد تر بهمعنی تهیشدن از احساسات است. اگرچه اولین قدم شناخت رفتارها و راهبردهای رایجی است که این افراد از آنها منفعت گیری میکنند، شناسایی نقاط ضعف شخصی خود همانند تمایل به همیشه راضی نگهداشتن دیگران یا افتاعتمادبهنفس نیز اهمیت دارد. در مرحله بعدی باید تلاش کنیم درمورد نیازهای خود قاطع باشیم و آنها را مستقیم و مداوم گفتن کنیم. افرادی که ذهن ما را دستکاری میکنند، تلاش خواهند کرد نظرات ما را تحول دهند. به همین علت نگه داری مرزهای شخصی هم برای جلوگیری از سوءاستفاده آنها از ما اهمیت دارد.
کلام آخر
هوش اضطراب امکان پذیر جنبههای مثبت و منفی مختلفی داشته باشد. طبق معمول به جنبههای مثبت آن زیاد تر دقت میبشود. این قضیه جهت میبشود که ابعاد منفی هوش اضطراب نادیده گرفته شوند. در این چنین شرایطی، افرادی که از جنبههای تاریک هوش اضطراب خود سوءاستفاده میکنند، به اعمالی همانند دستکاری عاطفی دیگران دست میزنند. آشنایی با ابعاد تاریک هوش اضطراب به شما پشتیبانی میکند دچار این چنین افرادی نشوید.
چطور میتوانید بر صدا و لحن و شیوه گفتن خود مسلطتر شوید تا اراعه تاثیرگذارتری داشته باشید؟
دسته بندی مطالب
مقالات کسب وکار